تولید محتوا با هر فرمی و انتشار آن رشد دهنده است. چرا؟
زمانی که یک محتوا را منتشر می کنیم یعنی آن را در معرض دید آدم های مختلف قرار می دهیم. افرادی با دیدگاه ها و پیشنیه های مختلف، که ممکن است واکنش های کاملا متفاوتی را نسبت به آن نشان دهند.
برای جلوگیری از واکنش های منفی تحت فشار قرار می گیریم، مجبور می شویم صحت و اعتبار محتوا را چند بار چک کنیم، فرم، نوع بیان و شیوه سازماندهی محتوا را معقول در نظر بگیریم و خلاصه اینکه ابعاد مختلف موضوع را ببینیم.
در نهایت هم بعد از انتشار محتوا خصوصا اگر تازه این مسیر را آغاز کرده باشیم، حس بسیار بدی را تجربه می کنیم! من که هنوز هم این حس را دارم و فکر می کنم در کل انتشار محتوا امری دردناک است!
شاید در ذهنتان این می گذرد که پس چرا خودآزاری می کنی؟
نه این خودآزاری نیست، چون گرچه دردناک است ولی بشدت شیرین است. تقریبا همه دستاوردهای زندگی ما همینطورند. یعنی ما بخشی دردناک و دشوار را معمولا تحمل می کنیم تا به چیزهایی برسیم و وقتی می رسیم متوجه می شویم چقدر آن بخش های دردناک هم به رشد ما کمک کرده اند.
دیروز داشتم گلدان هایم را سر و سامان می دادم و شاید دو ساعتی طول کشید، با خودم فکر می کردم حتی همین نگهداری از گلدان ها هم استرس و مسئولیت دارد، ولی چرا انقدر لذت بخش است؟ وقتی یک برگ کوچک از کنار گلدانم جوانه می زند آنقدر لذت بخش است که ارزش آن استرس و صرف زمان برای آب دادن و کود دادن و جابجایی و غیره اش را دارد.
محتوا هم انگار گلدانی است که باید هر روز به آن آب دهیم و در مراقبت از آن تداوم داشته باشیم، تا به تدریج برگی کوچک جوانه بزند، ضمن آنکه با هر بار نگاه کردن به آن لذت می بریم، یا با هر بار آب دادن به آن حس مفید بودن می کنیم، نهایتا هم هر بار به برگ های جدیدش و قد کشیدنش نگاه می کنیم به خودمان افتخار می کنیم و عمیقا احساس خوبی را تجربه می کنیم.
هنوز هم من بعد از انتشار هر ویدئو در پیجم یا هر مقاله در وب سایتم تا چند ساعتی حس بدی دارم! حقیقتش حس می کنم چرند گفتم! ولی به تدریج این حس متعادل می شود خصوصا بعد از دریافت بازخورد های محبت آمیز دوستان و دنبال کننده های عزیزم.
امشب هم دوستم لایوی مشترک با عزیزی داشت و بعد از لایو گفت واقعا دوست دارم لایو رو پاک کنم، به او درباره این گفتم که من هم بعد از انتشار هر محتوا همین حس را دارم صبر کند فردا تصمیم بگیرد! چون واقعا لایو خوبی هم بود. باورش نشد. گفت واقعا تو هم این حس را داری؟
گفتم آره خیلی شدید. خیلی از دوستانم فکر می کنند چون شخصیت آرام و با اعتمادبنفسی دارم این احساسات را تجربه نمی کنم ولی نه، بنظرم این طبیعیست، همه ما آسیب پذیر هستیم و اتفاقا این حس بد بعد از انتشار محتوا نشانه خوبیست.
این یعنی در جای درستی قرار گرفته ایم چون می دانیم محتوایمان دیده می شود و ممکن است نقد شود. یعنی در دایره امن خودمان کمین نکردیم و توانسته ایم بستری درستی را ایجاد کنیم.
یکی از اهداف انتشار محتوا دقیقا همین است، که اطلاعاتمان در معرض نقد قرار بگیرد و پالایش شود، بهتر شود، صیقل داده شود. وقتی نقد می شویم حتی اگر نقدها را درست ندانیم، ولی حداقل از آن به بعد می دانیم که همچین دیدگاهی هم وجود دارد، به آن بیشتر فکر می کنیم و به دنبال استدلال های بهتری برای پاسخ به آن می گردیم.
چه بسا خیلی اوقات همین گفتگو ها و نقدها می شود منشا آثاری بزرگ و موثر.
پس محتوا منتشر کنید و دردش را بپذیرید. این درد، تعالی بخش است.