
مشخصات کتاب:
این کتاب که در دو جلد تدوین شده است، به کوشش پریچهر نسرین پی نگاشته شده و در جلد اول آن با زنده یاد توران میرهادی و آقای ناصر یوسفی مصاحبه شده است و موضوع صلح از دیدگاه این دو متخصص حوزه تعلیم و تربیت مورد کندکاو قرار گرفته است.
کتاب صلح را باید از کودکی آموخت، توسط نشر کارگاه کودک، چاپ شده، درباره دستیابی به فرهنگ صلح است و درباره این است که آیا اساسا صلح اکتسابی است و اگر هست چگونه می توان آن را آموخت و آموزش داد؟
.
کمی درباره توران میرهادی
توران خانم سال ۱۳۰۶ در تهران بدنیا آمد. در منطقه شمیران و در چادر! چون در آن زمان بیماری های واگیردار شیوع پیدا کرده بود و خانواده توران خانم تابستان ها را در چادری در شمیران می گذراندند!
مادر توران شیفته ادبیات و موسیقی بود و در هنرستان کمال الملک تاریخ هنر تدریس می کرد و از دوران کودکی بسیار برای او شعر و داستان می خواند و موسیقی می نواخت. او برای آشنایی بیشتر فرزندانش با ادبیات و فرهنگ ایرانی جلساتی را هم ترتیب داده بود که در آن ها شاعران و نویسندگان گرد هم می آمدند.
توران بعد از تمام شدن جنگ دوم جهانی، در سال ۱۳۲۵شمسی در بحبوحه ویرانی و گرسنگی در اروپا، به فرانسه رفت و در رشته روانشناسی تربیتی در دانشگاه «سوربن» و همزمان در رشته آموزش پیش از دبستان و ابتدایی در کالج «سوینه» پاریس درس خواند. مهم ترین دستاورد این آموزشها برایش دستیابی به نگرشی نو به پرورش کودکان بود.
.
توران خانم از آن دسته از آدم هاست که عرض زندگی شان بسیار زیاد است. لیست فعالیت های این زن بزرگ بسیار طولانی است. در اینجا به چند فعالیت مهم او اشاره می کنم:
او بعد از تحصیلش به کار در کودکستان و زبانآموزی پرداخت.
در سال ۱۳۳۴ به نام برادر از دست رفتهاش، کودکستان فرهاد و بعدها، دبستان و راهنمایی فرهاد را بنیاد نهاد. توران برادر جوانش را بسیار دوست داشت و از دست دادن او برایش غم بزرگی بود. معروف ترین جمله توران میرهادی که احتمالا آن را خوانده اید هم اشاره به همین غم او دارد:
« همیشه غم بزرگ را تبدیل کنید به کار بزرگ»
.
مدرسه فرهاد که یکی از کارهای بزرگ توران بود و به نام برادر از دست رفته اش نامگذاری شد، به تدریج رشد کرد و گام های بزرگی برداشت. کارشناسان می گویند توران و همکاران پردغدغه اش روش های آموزشی را در مدرسه فرهاد پیاده سازی کردند که شبیه به مدارس مونته سوری بود.
این جملات توران میرهادی، طرز تفکرش در مورد آموزش را به خوبی نشان میدهد:
بزرگترین خطری که امروز آموزش و پرورش کشور ما را تهدید میکند، عامل اسارتبار رقابت است که همهگیر شدهاست و با وجود این عامل، نمیتوانیم انسانهایی سازنده را به جامعه تقدیم کنیم.
بیایید این رقابت را به همکاری، همیاری و مشارکت بدل کنیم تا فرزندان ما بتوانند به حداکثر تواناییهای خود برسند و احساس آرامش بکنند.
.
مدرسهی فرهاد، با این مدل ذهنی اداره میشد. بچهها را اینگونه تربیت میکرد. تا سال ۵۷ مدرسه فرهاد توسعه پیدا کرده بود و حدود هزار دانش آموز داشت ولی بعد از انقلاب این مدرسه مصادره شد و فعالیتش را متوقف کردند.
کتاب «جستجو در راه ها و روش های تربیت» گردآمدهای از تجربههای او در درازای ۲۵ سال سرپرستی مدرسه ی فرهاد است. میرهادی در کلاسهای تربیت مربی کودک در شهرهای مشهد، تبریز، رشت و تهران درس میداد و با «اداره مطالعات و برنامههای وزارت آموزش و پرورش» و «سازمان کتابهای درسی» در زمینه آزمایش کتابهای درسی نو در مدرسه فرهاد و تدوین کتابهای درسی و برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی همکاری داشت.
.
اگر علاقه مند هستید بیشتر درمورد این زن فعال و شجاع بدانید، پیشنهاد می کنم مستند توران خانم را ببینید. این ساختهی رخشان بنیاعتماد و مجتبا میرتهماسب است و به صورت اینترنتی منتشر شده است.
.
بریده هایی از کتاب
“خیلی دلم می خواهد، کسی بیاید و سادیسم (دگر آزاری) موجود در کارتون تام و جری را تحلیل کند. یعنی این کارتون که خواهان و طرفداران زیادی دارد، در تحلیل نهایی زمینه ساز بسیاری از بحران های روانی است. در این کارتون یک گربه و یک موش می بینیم که دایما یکدیگر را آزاد می دهند. در مقابل هم قرار می گیرند و هم دیگر را تهدید می کنند. آن وقت تعجب می کنیم که چرا کودکان همدیگر را آزار می دهند. کمی به سیستم لذت، از آزار دادن توجه کنیم و به اشکال گوناگون آن! در حقیقت ما داریم آزاردهی را تعمیم می دهیم.”
.
” به نظر من نظام تعلیم و تربیت در حال حاضر مثل مسابقه دو است، همه دارند میدوند که اول شوند. چون همه برای اول شدن میدوند هیچ چیز را نمی بینند. این یعنی یک نظام رقابتی، این نظام رقابتی در واقع به نوعی اسارت فکری بوجود می آورد و هر هدفی را از محتوی خالی می کند. دیگر اهداف انسانی نیستند. این روزها حالی خاص، علم را مهار کرده است. آن علم و دانشی که روزی باعث افتخار و سربلندی انسان ها می شد، امروز وسیله ای است در اختیار قدرت ها. همه چیز در خدمت قدرت است نه در خدمت انسان. این جایی است که انسان باید از خودش بپرسد: در خدمت که هستم و در خدمت چه هستم؟”
.
” هر نوزاد اگرچه بسیاری از ویژگی ها مانند عشق، کینه، محبت، جنگ، صلح، خشم، شادی و غیره را با خود به دنیا می آورد، اما چگونگی بروز هر یک از آنها بسیار تحت تاثیر محیط و آموزش هایی است که می بیند. به همین دلیل گروه بزرگی از روانشناسان و جامعه شناسان معتقدند بروز هر یک از این ویژگی ها اکتسابی است. یعنی انسان می آموزد چگونه عشق بورزد و یا چگونه دیگران را دوست داشته باشدد و یا با دیگران در صلح باشد. صلح آموختنی است، همان طور که عشق آموختنی است. “
.
“صلح در دو شکل صلح درون و صلح برون وجود دارد. صلح درون وقتی است که فرد با خودش در آشتی است، احساس می کند انسان خوبی است، خوب کار می کند، نسبت به دیگران احساس محبت می کند و به آنها کمک می کند. میتوان گفت فرهنگ صلح با خود شروع می شود و سپس کل جامعه را در بر می گیرد.”