امروز در کتاب «شکست بخورید و برخیزید» می خواندم که نویسنده می گفت، چه کسی گفته است که برای موفق شدن باید اشتیاق داشت؟! بیشتر از آن که اشتیاق باعث موفقیت شود، موفقیت باعث اشتیاق می شود!
رییس بانکی که نویسنده مدتی در آن مشغول بوده، مرد باتجربه ای با سی سال سابقه مدیریت بوده است. او معتقد بود بهترین مشتری های وام های بازرگانی بانک کسانی اند که هیچ اشتیاقی ندارند و فقط می خواهند وام بگیرند چون به دخل و خرجشان می خورد.
داشتم فکر می کردم که منطقی است، به تجربه دیده ام که افراد مشتاق ریسک های بزرگتری می کنند و معمولا اهداف غیرواقعی بیشتری را در ذهن دارند. اما نویسنده ها و سخنران های زرد، روی اشتیاق مانور می دهند چون می دانند اشتیاق چیزی کلی و دست یافتنی برای همه است و آدم ها دوست دارند صحبت هایی انگیزه دهنده کلی و راحت را بشنوند.