شهامت داشته باش، آموزش بده!

۱
روانشناسان اجتماعی روی این موضوع کار کردند که تبلیغات و بازاریابی روی چه افرادی بیشترین تاثیر را دارد، و نتیجه این پژوهش این بود که افرادی که فکر می کنند خیلی در برابر این تبلیغات آسیب ناپذیرند، اتفاقا بیشتر از همه آسیب پذیر بودند و از آنها در عمل تاثیر گرفتند!
این یعنی اینکه کسانی که توهم آسیب ناپذیر بودن را دارند نه تنها این توهم سِپری برای محافظت از آنها از آسیب ها نشده، که باعث شده نسبت به سایرین ضعیف تر هم باشند.
نکته جالبی است نه؟ اگر دقیق فکر کنیم با عقل هم جور در می آید. خیلی اوقات رفتارهایی را از افرادی دیدیم که اصلا انتظار نداشتیم و حتی خودشان هم انتظار نداشتند! این حس آسیب ناپذیر بودن حقیقتا آسیب زننده است.
فردی که واقع بین است، محتاطانه و گام به گام پیش می رود و هر گام با تامل جلو می رود ولی کسی که در توهم آسیب ناپذیر بودن سیر می کند، آسیب را دست کم می گیرد.
خاطرم هست دوست دوران دبستانم روزی با چشمان پف کرده و غمگین به مدرسه آمد. متوجه شدیم پدربزرگش که شناگر بود برای شنا به سد کرج رفته بود. از ارتفاع شیرجه زده بود. از قضا بررسی نکرده بود که عمق آب در آن سمت سد کم بوده و با مغز به یک صخره که زیر آب بود برخورد کرده و متاسفانه فوت کرده بود.
توهم آسیب ناپذیری خیلی اوقات می تواند همینطور ما را متلاشی کند!
۲
در تولید محتوای آموزشی نباید احساس آسیب ناپذیر بودن کنیم. این احساس می تواند ما را از پا درآورد و برای همیشه متوقف کند.
شهامت داشتن یعنی جلو رفتن با وجود آگاهی از چالش ها.
باید بپذیریم که تولید محتوای آموزشی قرار است برایمان یک مسیر پیش رونده و رو به رشد باشد و در این مسیر ممکن است اشتباه کنیم، شک کنیم، به چالش کشیده شویم، نقد شویم یا به گره های غیرقابل پیشبینی بربخوریم ولی همه این ها طبیعی است. باید شهامت داشته باشیم و همه شیرینی ها و چالش هایش را بپذیریم.
۳
اگر با اطمینان از خودمان پیش برویم و انتظار رشد ویژه ای را از خودمان در کوتاه مدت داشته باشیم، به زودی متوقف می شویم.
افرادی که این ذهنیت از خودشان را دارند، خود را خبره و خاص می بینند و همین باعث می شود خود را بالاتر از افرادی که در آن حیطه هستند ببیند، بنابراین تلاش نمی کنند دایره ارتباطاتش را گسترده کنند و همین رشدشان را کند می کند.
از طرف دیگر این افراد با هر کامنت و نقدی که به آنها وارد می شود خشمگین می شوند و بعد از چند بار که این اتفاق میوفتند، به این نتیجه می رسند که مردم قدر دانایی آنها را نمی دادند! چون اینطور به داستان نگاه می کنند و ریشه ماجرا را چیزی مبهم و بیرونی میبینند به دنبال یادگیری و اصلاح مسیرشان هم نمی روند و در نتیجه اشتیاقشان به فعالیت آموزشی از بین می رود و خاموش می شوند.
و احتمالا بعد از آن هر فرد موفقی که میبینند هم با یک برچسب منفی پیشرفتش را مربوط به یک عامل بیرونی و شانسی تلقی می کند.
۴
اگر قصد دارید مدرس موفق و تاثیرگذاری باشید باید یادگیری جز برنامه روزانه تان باشد، به این امر متعهد باشید.
باید بپذیرید آسیب پذیرید، گاهی جواب سوالی را نمی دانید یا گاهی روش حل چالشی را نمی دانید ولی این کاملا طبیعی است و تصمیمی که بعد از آن می گیرید اهمیت دارد.
شهامت داشته باشید، آنچه می دانید و تجربه کرده اید را به اشتراک بگذارید و نگران دست اندازهای مسیر نباشید.
دیدگاهتان را بنویسید